asemon

خدایا دوستت دارم واسه هرچی که بخشیدی....

تو دستات گرمه می دونی ولی دستای من سسته 
چرا غمگینی و اشکات تموم جونتو شسته
حالا که اومدی پیشم بیا بی گریه و زاری
حقیقت رو بهت میگم جوابم کردن انگاری...
بذار پاتو روی قلبم نذار دست روی احساسم
به جای گریهو زاری یه کم دعا بکن واسم
تموم دکترا گفتن همین روزاست می میرم
نمی دونن دوام شوک نیست نباشی جون نمی گیرم
نبر ولتاژشو بالا نزن شوک من دلم خونه
همین جایی که شوک میدی دلم نیست خونه ی اونه
دلم نیست خونه ی اونه
حالا قدرتو می دونم گرچه فرصتی نمونده
قربون دلت برم که تو رو تا اینجا کشونده
اگه قسمت موندنم بود تورو تنها نمی ذاشتم
میگفتی بمیر می مردم که نگی دوست نداشتم
ببخش که بودنم واست همیشه دردسر داره
همه میگن امیدی نیست ولی دعات اثر داره
صداتو می شنوم آره چشام اشکاتو می بینه
وقتی داد می زنی پاشو به قلبم خیلی می شینه
نکن گریه گل نازم داره اشکات حروم میشه
بجنب دعام بکن زود باش ملاقاتت تموم میشه
ملاقاتت تموم میشه
کاش میشد یکی بتونه منو از خواب دربیاره
مگه میشه مرده باشم وقتی که اشکام می باره
اگه حسرتت رو دارم اگه سردو بی قرارم
تورو با چشمای گریون به خدامون می سپارم
نمیگم برات می میرم چون واسه تو زنده بودم
نمیگم عشق منی تو چون تویی همه وجودم
اون دنیا جام خوبه خوبه دلم واسه خوشی تنگه
اون خدا که من می دونم حتی آتیشش قشنگه
اون خدا که من می دونم حتی آتیشش قشنگه

 

+نوشته شده در سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:جـــوابم کـــردن,,,,ساعت11:9توسط mozhgan | |

عجیب دلتنگم...

دلتنگ گذشته...

دلتنگ خاطره هام...

دلم تنگه برای موقعی که با یه جمله ی کوچیک لبخند رو لبام می نشست...

دلم تنگه...

احساس میکنم افتادم تو چاه؛کسی صدامو نمی شنوه...

هر چقدر داد و فریاد میکنم،صدا به خودم بر میگرده...

آره دلم تنگه...

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:عجیب دلتنگم,,,,ساعت15:19توسط mozhgan | |

روزگارم لعنتی شده...درست مثل همون سیگار لعنتی...

از روزگارم بدم میاد....درست مثل همون سیگار لعنتی...

میخوام انصراف بدم...

 

 

 

دکمه ی انصراف کجاست...

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:سیگار لعنتی,,,,ساعت23:5توسط mozhgan | |